بازی “مارول اسپایدرمن ۲” یکی از مورد انتظارترین بازیهای سالهای اخیر است که ادامهای برای نسخههای موفق قبلی خود محسوب میشود. این بازی که توسط استودیوی Insomniac Games توسعه یافته و توسط Sony Interactive Entertainment منتشر شده، داستان پیتر پارکر و مایلز مورالز، دو مرد عنکبوتی معروف نیویورک را به نمایش میگذارد.
همه ما شعار آشنای مرد عنکبوتی را می دانیم که می گوید “با قدرت زیاد، باید مسئولیت بزرگی هم وجود داشته باشد” اما وقتی این مسئولیت بیش از حد سنگین می شود چه اتفاقی می افتد؟ وقتی جانتان را به خاطر این مسئولیت از دست می دهید چه اتفاقی می افتد؟ این ها سوالاتی هستند که مرد عنکبوتی ۲ مارول به دنبال پاسخ دادن به آن ها است.
اسپایدرمن ۲ بازی ای است که بهترین بازی های 2024 را به چالش می کشد و در بعضی مؤلفه ها از آنها پیشی می گیرد. تقریبا از هر لحاظ، این بازی نقاط ضعف سری اول را به شدت بهبود می بخشد. همانند بازی های بتمن آرکهام سیتی و اساسینز کرید ۲، اسپایدرمن ۲ یک قدم به یاد ماندنی در مسیر درست فرانچایز است.
اولین سری این بازی هم یک موفقیت به یاد ماندنی بود که بلافاصله کمپانی سازنده (Insomniac Games) را به عنوان یکی از برترین توسعه دهندگان بازی در زمان خود تثبیت کرد. با این حال، اسپایدرمن ۲ به شکل بی سابقه ای از سری اول جلو می زند. به عبارت ساده تر، این بازی کاملا فکری است. از گرافیک بکر گرفته تا مبارزات، داستان، اجراها و غیره، این بازی به مراتب از نسخه اصلی پیشی می گیرد؛ اما بدون داشتن برخی از همان ایرادات.
گیمپلی مارول اسپایدرمن ۲
گیمپلی بازی مرد عنکبوتی مارول 2 در مقایسه با نسخههای قبلی بهبودهای چشمگیری داشته است. بازیکنان میتوانند به صورت آزادانه بین پیتر پارکر و مایلز مورالز جابهجا شوند و از مهارتها و قدرتهای منحصر به فرد هر کدام بهرهمند شوند. هر دو شخصیت تواناییهای جدیدی دارند که به آنها اجازه میدهد به شیوههای خلاقانهتر و متنوعتر با دشمنان خود مبارزه کنند.
نقشه بازی نیز گسترش یافته و مناطق جدیدی از نیویورک را شامل میشود که بازیکنان میتوانند به کاوش در آن بپردازند. مکانیکهای جدیدی نیز به بازی اضافه شدهاند، از جمله قابلیتهای پیشرفتهتر برای تاب خوردن در شهر و مبارزههای استراتژیکتر. همچنین، سیستم پیشرفت در بازی بهبود یافته و امکان ارتقاء مهارتها و تجهیزات هر دو مرد عنکبوتی فراهم شده است.
از لحاظ ظاهری، این بازی فوق العاده است. اسپایدرمن ۲ بزرگ تر و جسورتر از هر بازی دیگری است و بیش از هر بازی دیگری که تاکنون دیده اید، از قدرت PS5 استفاده می کند. اگر فکر می کردید که بخش های اکشن در بازی اول تاثیرگذار هستند، فقط صبر کنید تا بخش های اکشن این بازی را ببینید. این بازی با یک نبرد حماسی در سطح شهر آغاز می شود که دوربین را در تمام سطح شهر تاب می دهد، گویی در حال پرواز هستید. در حالی که هیچ چیز دیگری جذابیت اولین مبارزه بازی را ندارد، تمام بخش های مجموعه اکشن، عالی و به یاد ماندنی هستند.
از میان هر سیستم گیم پلی، مهم ترین آن ها برای یک بازی اسپایدرمن، وب گردی است. در اسپایدرمن ۲۰۱۸، من فکر می کنم که وب گردی خوب است، اما بسیار ابتدایی به نظر می رسید و چیز زیادی برای آن وجود نداشت. هیچ سیستم ریسک یا پاداشی در کار نبود، که باعث می شد بسیار خودکار و ایمن باشد.
البته اینجا هم می توانید همین تجربه را داشته باشید اما این بار Insomniac Games به بازیکن ها این حق انتخاب را می دهد که یک سیستم فیزیک محور را انتخاب کنند. در تنظیمات می توانید میزان کمک اتوماتیک به وب گردی را مشخص کنید.
من به شدت توصیه می کنم که هر بازیکنی این کمک ها را نزدیک یا در حد صفر تنظیم کند. هنگامی که آن را از کار می اندازید، تجربه آن به یک لذت مطلق تبدیل می شود زیرا شما را مجبور می کند تا در واقع با مکانیک های حرکتی بازی در سطحی عمیق تر درگیر شوید.
همچنین باتوجه به اینکه تاب های شما بیشتر مبتنی بر فیزیک هستند، چالش جالبی به وجود می آید، به این معنی که شما می توانید سرعت و شتاب بسیار بیشتری نسبت به قبل داشته باشید. در کنار آن، آپشن های متنوعی برای گشت و گذار در آسمان خراش های منهتن و حومه کویینز وجود دارد.
از میان این آپشن ها، مهم ترین آن ها توانایی پرتاب خود مانند یک اسلینگ شات است. این کار نه تنها عبور از رودخانه بین بخش های مختلف را آسان می کند، بلکه راهی آسان برای شروع یک نوسان با شتاب زیاد است. همچنین به لطف طراحی عالی صدا، استفاده از آن بسیار لذت بخش است که به سرعت حرکت شما کمک می کند. علاوه بر این، سازندگان قابلیت چرخش گوشه ها را اضافه کرده اند که به حفظ سرعت شما کمک می کند و به شما اجازه می دهد تا دور ساختمان ها بچرخید.
مهم ترین این افزونه ها بال های وب هستند. براساس تارهایی که مرد عنکبوتی در اوایل حضورش در زیر بغلش داشت، این تارها به شما اجازه می دهند تا با سرعتی بی سابقه در اطراف نیویورک پرواز کنید.
ممکن است طرفداران از شنیدن بازگشت ماموریت های MJ ناله کنند، اما این بار بسیار بهبود یافته اند. آن ها بسیار جذاب تر شدند زیرا امکاناتی را به آن ها اضافه کرده اند که به شما اجازه می دهد در این بخش ها فعالیت بیشتری داشته باشید. ام جی حالا می تواند با اسلحه کوچکش آدم ها را از خانه بیرون ببرد و وقتی دستگیر می شوید، دیگر بلافاصله شکست نمی خورید. مسلما، این بخش ها می توانند تا حدی تهدید نیروهای کران را تضعیف کنند وقتی که MJ دزدکی جلو می رود و با شکارچیان و مزدوران حرفه ای آموزش دیده مانند جان ویک درگیر می شود.
هر ابزاری که برای مخفی کاری مفید بود در این بازی به طور کامل حذف شده است. در حالی که این کار با از بین بردن قابلیت های لحظه ای K.O، کیفیت مبارزات را تقویت می کند، مخفی کاری در این سری به این سادگی ها نیست.
فراتر از آن، هیچ تغییر یا بهبود قابل توجهی برای مخفی کاری وجود ندارد. البته این موضوع تاثیر چندانی ندارد، چرا که مخفی کاری در این بازی تقریبا به طور کامل کمرنگ شده است. Insomniac Games در این بازی تاکید بسیار بیشتری روی مبارزه دارد که به نظر من تغییر خوشایندی است زیرا بسیار جذاب تر از مخفی کاری است.
یکی از بزرگ ترین مشکلات مبارزات در بازی های قبلی این بود که به طرز دردناکی آسان بودند تا جایی که حتی سخت ترین آن همانند یک نسیم بود. با این حال، اسپایدرمن ۲ به طرز شگفت انگیزی دشوار بود. من روی حالت اسپلینتر سل (حالت سخت)، بازی کردم و در مقایسه با سری های قبلی بازی بسیار سخت تر بود.
مبارزات این بازی به طور خاص برای این طراحی شده اند که شما را به فکر فرو ببرند و به شیوه های منحصر به فرد و سرگرم کننده شما را به چالش بکشند. اشتباه نکنید، این سخت ترین سری بازی ها نیست، اما نسبت به سری های قبلی به مهارت و ظرافت بیشتری نیاز دارید. این بازی دشمنان بسیار بیشتری را به سمت شما می فرستد و انواع مختلفی از دشمنان جدید را در سر راحتان قرار داده که برای شکست دادن آن ها به استراتژی های خاصی نیاز دارید تا فقط با بی دقتی به دشمنان مشت نزنید.
همچنین قابلیت های جدید و گسترده ای وجود دارد که باعث می شود مبارزات متنوع تر و تا حدودی تجربی به نظر برسند. تکنیک های جدیدی برای گسترش کمبوها، حمله به دشمنان از دور و غیره وجود دارد. همانند دارک وب، این گزینه های جدید امکان آزادی عمل و بیان بیشتر بازیکن را فراهم می کنند و باعث می شوند مبارزات لذت بخش تر شوند.
همچنین قابلیت های ویژه زیادی برای استفاده پیتر و مایلز وجود دارد. مایلز از انواع حملات بیوالکتریک استفاده می کند، در حالی که پیتر از عنکبوت های رباتیکی استفاده می کند که از پشت و نیروی سیمبیوت او خارج می شوند. استفاده از تمام این آپشن ها و حملات به خصوص حملات سیمبیوت واقعا لذت بخش است.
گرافیک و صدا
بازی مرد عنکبوتی مارول 2 از نظر گرافیکی یک جهش بزرگ نسبت به نسخههای قبلی محسوب میشود. بهرهگیری از قدرت سختافزاری کنسولهای نسل جدید مانند PS5 باعث شده تا جزئیات محیط و شخصیتها به شکل واقعگرایانهتری به نمایش درآیند. نورپردازی بهتر، بازتابهای محیطی و انیمیشنهای روانتر به جذابیتهای بصری بازی افزودهاند.
صداگذاری نیز در این بازی به طرز فوقالعادهای اجرا شده است. صدای شخصیتها توسط صداپیشگان حرفهای ضبط شده و موسیقی متن حماسی بازی نیز به خوبی حال و هوای هر صحنه را منتقل میکند. همچنین افکتهای صوتی مانند صدای تاب خوردن مرد عنکبوتی در شهر و صداهای مبارزهها به بازی هیجان بیشتری بخشیده است.
نمای شهر نیویورک نیز خیره کننده است. شاید در ابتدا به نظر نرسد که تغییرات زیادی نسبت به بازی اول صورت گرفته، اما به من اعتماد کنید، حالا خیلی بهتر به نظر می رسد. جزئیات بیشتری در همه ساختمان ها وجود دارد، پنجره ها بازتاب نور بهتری دارند، و شهر زنده تر به نظر می رسد. در حالی که عابران پیاده روی زمین چندان پاسخگو نیستند، اما تراکم شهروندان و خودروها در سطح شهر بسیار بیشتر است.
مدل های شخصیت پردازی و انیمیشن های بازی نیز این بار بسیار زیبا هستند. بعضی از کارهای انجام شده در این سری سه بعدی هستند. برای مثال، بخش هایی از بازی وجود دارد که در آن می توانید بزرگ شدن قرنیه چشمان افراد را ببینید، این اولین باری است که من شخصا آن را در یک بازی دیده ام.
نکته قابل توجه این است که بازی می تواند از پس تمام این نمایش ها برآید حتی اگر با ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا شود. این بازی یک اعجوبه تکنیکی است و به نظر می رسد برای اولین بار است که از PS5 به طور کامل استفاده می شود.
بسیاری از منتقدان می گویند که این بازی بیشتر همان چیزهایی است که در دو سری اخیر داشتیم و در حالی که می توانم درک کنم که در زمینه روایت، گیم پلی به قدری پیشرفت قابل توجهی نسبت به دو بازی اول دارد که حتی نمی توانم به آن بازی ها برگردم.
داستان بازی مارول اسپایدرمن ۲
در این نسخه از بازی، بازیکنان باید با چالشهای جدیدی مواجه شوند که از جانب شخصیتهای کلاسیکی مانند ونوم و دیگر شروران دنیای مارول ایجاد میشود. داستان بازی مرد عنکبوتی مارول 2 با تعمق بیشتری به زندگی هر دو شخصیت اصلی یعنی پیتر و مایلز پرداخته و نحوه تعامل آنها با دنیای اطراف و وظایفشان به عنوان مرد عنکبوتی را به تصویر میکشد. از این رو، بازی همزمان هم روی داستان اکشن و هیجانانگیز و هم روی جنبههای احساسی و درونی شخصیتها متمرکز است.
احتمالا بزرگ ترین جهشی که بازی سری اول انجام داد، روایت یک داستان سینمایی جذاب بود که پیش از این بیشتر در بازی های اسپایدرمن دیده نمی شد. این فیلم از ابتدا تا انتها یک سفر پر فراز و نشیب بود و می توانست بهترین نقطه اوج و پایان را برای هر داستان مرد عنکبوتی خارج از کمیک ها داشته باشد. داستان مرد عنکبوتی مارول با اینکه مشکلاتی داشت اما سابقه خوبی برای بازی های آینده داشت.
اشتباه نکنید، داستان این سری خیلی خیلی خوب است و به راحتی از اکثر بازی های ویدیویی بهتر است، اما مشابه با گیم پلی، مشکلات زیادی دارد که داستان دو بازی اول را تحت تاثیر قرار می دهد.
این بازی تقریبا ۱۰ ماه پس از مرد عنکبوتی: مایلز مورالز عرضه می شود و درست از همان ابتدا متوجه می شوید که پیتر و مایلز تقریبا جان خود را از دست داده اند.
پیتر در پایان بازی قبلی با مرگ عمه اش (May) دست و پنجه نرم می کند و شغل ثابتی دارد، در حالی که مایلز در کنار فکر کردن و اولویت دادن به آینده خود، در ادامه مسیر از مرگ پدرش دچار مشکل می شود، زیرا روی مرد عنکبوتی بودن سرمایه گذاری کرده است. این داستان به بررسی این ایده می پردازد که چگونه وزن این مسئولیتی که هر دو مرد عنکبوتی دارند می تواند بیش از حد تحمل شود. پیتر و مایلز هر دو بر سر دوراهی قرار دارند که مسیر مشخصی برای ادامه دادن ندارند.
به بیان ساده تر، اگر عاشق داستان های دو بازی اول هستید، این بازی را دوست خواهید داشت. بخش های جذاب داستان، مثل لحظات کوچک شخصیت ها و داستان تاثیرگذار از نظر احساسی، هنوز هم باقیست، اما بدون در نظر گرفتن بسیاری از مسائل مشابه.
این بازی در طراحی خود حرف های زیادی برای گفتن دارد. با قسمت های دوم و سوم کاملا مشخص می شود که Insomniac Games در تلاش بوده تا هم مردان عنکبوتی را به عنوان قهرمانان اصلی در این داستان بگنجاند و هم با کراون شکارچی و ونوم به عنوان آنتاگونیست بازی کند.
این بازی داستانی فوق العاده قابل پیش بینی دارد. اگر با رسانه های مرد عنکبوتی آشنایی داشته باشید، قبل از اینکه حتی بازی را استارت بزنید، تقریبا می دانید که دقیقا چه اتفاقی می افتد و چه زمانی رخ می دهد.
تا جایی که وقتی پیش نمایش بازی منتشر شد، من مسیر کلی نقشه را تقریبا به طور دقیق پیش بینی کردم، از جمله مسائل کمیک دقیقی که بازی از آن ها بهره می برد. این داستان در واقع هیچ تغییر غیرمنتظره ای به خود نمی بیند. علی رغم قابل پیش بینی بودن، نوشته ها و شخصیت ها هنوز به اندازه کافی قوی هستند که داستان را جاودانه و جذاب نگه دارند. علی رغم ایراداتی که به این بازی وارد است، به هر حال به خاطر شخصیت پردازی عالی و مضامین احساسی، چاره ای جز دوست داشتن آن ندارم. البته، داستان می تواند پیچیده شود، اما داستان همیشه تمرکز خود را روی شخصیت ها و سفرهای آن ها حفظ می کند.
جیم پیری در نقش کراون هانتر یک اجرای صحنه ای ارائه می دهد. در ابتدا، او به عنوان یک شرور شیطانی مسخره ظاهر می شود و به نوعی به همین شکل باقی می ماند، اما بازی پس زمینه و دیدگاه های جالبی به او می دهد، به خصوص اگر محتوای جانبی را انجام دهید. ای کاش او زمان بیشتری برای نمایش داشت چون بخش های زیادی از سری دوم وجود دارد که احساس می شود بازی وجود او را کمرنگ جلوه داده.
خود کندیمن، تونی تاد، یک انتخاب الهام بخش برای بازی با ونوم است و او در این نقش بسیار فوق العاده است. در مورد خطر اسپویلرها نمی توانم حرف زیادی بزنم، اما ونوم یک هیولای مطلق است و این بازی واقعا به شما نشان می دهد که چقدر قدرتمند است و مبارزه سختی که پیتر و مایلز با آن روبرو می شوند.
نادجی جتر در نقش مایلز مورالز یکی از نقاط قوت کل بازی است. راستش را بخواهید، من در دو بازی اول طرفدار پروپا قرص مایلز نبودم. من همیشه احساس می کردم که داستان او تا این لحظه در سایه فیلم “مرد عنکبوتی” بوده است. این شخصیت در این بازی به خودش می آید. او دیگر بیگانه نیست و پویایی او با پیتر بسیار عالی است. پیوند برادرانه آن ها چیزی است که به این داستان روح می بخشد و Insomniac Games در نشان دادن ارتباط آن ها و در عین حال به چالش کشیدن رابطه آن ها کار بزرگی انجام داده است.
مبارزه پیتر با شیاطین درونی اش بی درنگ جذاب ترین بخش این داستان است. این بازی نشان می دهد که چگونه روش های ناسالم او برای مقابله با غم و اندوه پیامد های بدی را برای او خواهد داشت.
بازی های سری اول همگی ضعیف بودند و چیز زیادی به بازی اضافه نکردند، اما اسپایدرمن ۲ یک قدم قابل توجه برداشت. ماموریت های جانبی کاملا فوق العاده را در دل داستان قرار داده که به خوبی می توانند جنبه های دوستانه پیتر و مایلز را نشان دهند. برخی ماموریت ها به صورت قانونی در همان سطح داستان اصلی قرار دارند و برخی دیگر فقط اسپایدرمن را نشان می دهند که به مردم عادی کمک می کند.
هسته اصلی این داستان در شخصیت هایی نهفته است که سعی می کنند تعادل را در زندگی خود پیدا کنند. Insomniac Games یک بار دیگر با نشان دادن مبارزه واقعی و انسانی پیتر و مایلز، ثابت کرده که آن ها قلب مرد عنکبوتی را می شناسند و درک می کنند.
نوآوریها
یکی از نوآوریهای برجسته در مرد عنکبوتی مارول 2، هوش مصنوعی پیشرفته دشمنان است که باعث میشود مبارزات به مراتب چالشبرانگیزتر و پویاتر باشند. دشمنان میتوانند به تاکتیکهای جدیدی متوسل شوند و با استفاده از محیط، تلاش کنند تا مرد عنکبوتی را به دام بیاندازند. همچنین امکان همکاری میان دو مرد عنکبوتی نیز به شکل بهتری در بازی پیادهسازی شده است، به گونهای که بازیکنان میتوانند به صورت همزمان از قدرتهای هر دو شخصیت برای حل معماها و شکست دشمنان استفاده کنند.
جمع بندی
بازی مرد عنکبوتی مارول 2 ترکیبی از گرافیک بینظیر، داستان درگیرکننده، و گیمپلی نوآورانه است. این بازی با ارائه تجربهای واقعگرایانه و مهیج از زندگی ابرقهرمانی در دنیای مارول، بدون شک یکی از برجستهترین بازیهای اکشن و ماجراجویی نسل جدید خواهد بود. این عنوان نه تنها برای طرفداران مارول بلکه برای تمامی علاقهمندان به بازیهای ویدیویی یک تجربه فراموشنشدنی خواهد بود. این یکی از بهترین محتوای اسپایدرمنی است که تا به حال پیدا کرده اید، بنابراین اگر از طرفداران این شخصیت هستید یا فقط به دنبال یک بازی جذاب و هیجان انگیز می گردید، مجله اینترنتی تینامگ این بازی را به شما همراهان گرامی توصیه می کند.